.پیشگفتار
اشاره
بیش از چهارده قرن است که مفسران، اندیشمندان و محققان مسلمان و غیر مسلمان با تخصّصها و آگاهیهای گوناگون در رشتههای مختلف علمی سعی کردهاند قرآن کریم را تفسیر و تبیین کنند. در این میان گرایش علمی در تفسیر آیات از دیرباز کم و بیش میان مسلمانان رواج داشته است، امّا در قرن چهاردهم این شیوه بر بخشهای گستردهای از تلاشهای تفسیری سایه افکنده و رشد کرد. ماهیّت این گرایش پرداختن به آیات از نگاه علوم گوناگون و تلاش در جهت فهم بهتر آنها با بهرهگیری از یافته های جدید علمی است. از سوی دیگر در سالهای اخیر با توسعهی روابط علمی و فرهنگی اسلام و غرب نگاه دینی و قرآنی به علوم روز و موضوع «علم دینی» به یکی از دغدغههای عمدهی متفکران دینی در سراسر جهان اسلام تبدیل شده است.
در همین راستا بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه در مشهد مقدس در سال 1382 شکل گرفت و 9 گروه علمی آن مشغول به فعالیّت شدند.
این گروهها که با حضور صاحبنظران حوزه و دانشگاه تشکیل شد طی جلسات کارشناسی متعدّد و برگزاری نشستها و همایشها، مقدمات برگزاری همایش ملی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه را فراهم آوردند. در بخش علمی، تلاش شد تا ابتدا پیشینهی تحقیقات انجام شده در هر حوزه مورد بررسی قرار گیرد؛ که در این راستا کتابهای راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز تدوین شد و در بخش اجرایی با رایزنیهای متعدّدی که انجام گرفت ستاد عالی همایش ملی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه با حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی، وزارتخانهها، دانشگاهها و مراکز پژوهشی حوزه و دانشگاه شکل گرفت.
نتیجهی نشستهای متعدّد ستاد عالی تصویب سند همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه بود که براساس آنهمه ساله در 9 رشته، همایش ملّی با موضوع" قرآن و علوم روز" برگزار خواهد شد. براساس سند مذکور، کمیسیونهای تخصّصی همایش در هریک از سازمانهای همکار شکل گرفت تا امکان حضور محققان سراسر کشور در این حرکت ملی فراهم آید. همچنین مقرر شد همه ساله در حاشیهی همایش، نمایشگاه آثار و جشنوارهی تحقیقات میانرشتهای علوم اسلامی برگزار گردد.
ص: 8
براساس سند همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه اهداف همایش بدین قرار است:
اهداف همایش:
* ارائه راهحلهای قرآنی برای مشکلات امروز جامعه بشری و کاربردی نمودن مفاهیم قرآنی
* نظریهپردازیهای قرآنی به منظور پاسخگویی به نیازهای نظری جمهوری اسلامی ایران.
* نشر و ترویج معارف قرآنی با زبانی علمی و روزآمد در سطح ملّی و جهانی.
* تلاش در جهت تحقّق وحدت حوزه و دانشگاه از طریق تعامل علمی دو نهاد.
* تحقّق جنبش نرمافزاری و تولید علم با محوریت قرآن کریم و معارف اهل بیت علیهم السّلام به عنوان مفسران قرآن کریم.
* تقویت فضای قرآنی از طریق گسترش نهضت قرآنپژوهی در مراکز آموزشی و پژوهشی کشور.
* تبیین نسبت علوم روز با معارف دینی و قرآن کریم.
گروههای همایش:
قرآن، ادب و هنر/ قرن، مدیریت و علوم سیاسی/ قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی
قرآن و حقوق/ قرآن، کلام و فلسفه/ قرآن و علوم طبیعی
قرآن و طب/ قرآن و علوم طبیعی/ قرآن و اقتصاد
ساختار همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه:
1. ستاد عالی همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
ستاد عالی همایش عالیترین نهاد تصمیمگیری در همایش است که تاکنون متشکل از 30 دانشگاه و مرکز پژوهشی حوزوی و دانشگاهی و تعداد 16 وزارتخانه و مراکز اجرائی و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است.
2. دبیرخانه همایش
ص: 9
این دبیرخانه در مشهد دایر شده و دارای دو بخش اجرائی و پژوهشی است که زیر نظر رئیس بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه و به عنوان دبیر ستاد عالی همایش ملی فعالیّت مینماید.
3. کمیسیونهای تخصّصی:
در راستای تحقق اهداف سند همایش تاکنون کمیسیونهای تخصّصی متعدّدی در سراسر کشور براساس گروههای نهگانه همایش و با حضور اعضاء هیئت علمی دانشگاهها و اساتید حوزه علمیه و قرآنپژوهان تشکیل گردیده است.
4. هیأت علمی همایش
هیأت علمی همایش براساس بند 20 سند همایش ملی متشکل از رؤسای کمیسیونهای تخصّصی و مدیران گروههای علمی بنیاد میباشد که فعالیّتهای علمی همایش را ساماندهی مینمایند.
مدیران گروههای علمی بنیاد و اعضای هیأت علمی اولین همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه به قرار ذیل میباشند:
حجت الاسلام مهندس محسن عباسنژاد: رئیس بنیاد و دبیر همایش ملّی
دکتر سید نعمت اللّه تقوی بهبهانی: دبیر علمی همایش و مدیر گروه قرآن، ادب و هنر
حجت الاسلام دکتر حمید فغفور مغربی: معاونت پژوهشی بنیاد و مدیر گروه قرآن، کلام و فلسفه
دکتر علیرضا اشرف: مدیر گروه قرآن و علوم طبیعی
دکتر حبیب اللّه دعائی: مدیر گروه قرآن، مدیریت و علوم سیاسی
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن ربانی: عضو هیئت علمی همایش
دکتر مجتبی زاهدیان: مدیر گروه قرآن و حقوق
دکتر بهرام علی قنبری: مدیر گروه قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی
دکتر محمد رضا لطفعلیپور: مدیر گروه قرآن و اقتصاد
دکتر سید مجتبی موسوی: مدیر گروه قرآن و طب
دکتر علی یوسفی: مدیر گروه قرآن و جامعهشناسی
5. کمیته اطلاعرسانی همایش
ص: 10
این کمیته به ریاست شبکه قرآن سیما (جناب آقای دکتر طوبائی) و با حضور نمایندگان رسانهها و مطبوعات تشکیل شده که ویژه برنامههای تلویزیونی، تیزرهای تبلیغاتی، کلیپهای متعدّد، چاپ ویژهنامههای همایش و اطلاعرسانی عمومی را بر عهده دارد.
6. کمیته پشتیبانی و تأمین منابع
این کمیته به ریاست نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی (جناب آقای دکتر ستار هدایتخواه) مسئولیت پشتیبانی و تأمین منابع همایش را بر عهده دارد.
7. کمیته برگزاری همایش
این کمیته، برنامهریزی اجرائی همایش و پیگیری مکان و زمان برگزاری همایش را بر عهده دارد.
به مناسبت برگزاری اولین همایش نزدیک به چهارصد مقاله به دبیرخانه همایش واصل گردید که پس از طی مراحل ارزیابی، مقالات قابل انتشار انتخاب گردید.
این مقالات با مشارکت دانشگاههای آزاد اسلامی تبریز- اصفهان- امام صادق (ع)- شاهد- بو علی سینای همدان- پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی شهرداری تهران- علوم پزشکی تبریز- منطقهی 9 دانشگاه آزاد اسلامی و در قالب ویژهنامههای متعدّدی تهیه، تنظیم و منتشر گردیدهاند.
ویژهنامه قرآن و طب
ضمن تشکر و تقدیر از جناب آقای دکتر سید مجتبی موسوی مدیر گروه قرآن و طب بنیاد و نیز از دانشگاه شاهد و سرکار خانم دکتر طوبی غضنفری نمایندهی دانشگاه در ستاد عالی همایش، از اساتید محترم ذیل که در کمیسیون قرآن و طب آن دانشگاه در تهیهی این مجموعه مشارکت و همکاری نمودهاند نیز تقدیر بعمل میآید:
دکتر طوبی غضنفری (رئیس کمیسیون)، دکتر غلامرضا معارفی، دکتر سید سعید سید مرتاض، دکتر سکینه موید محسنی، دکتر محمد حسن قوسیان، دکتر محسن نوری سالاری، دکتر محمد علی همتی، دکتر آذر دربندی، مهندس زهرا جوهری، خدیجه محمدی، مریم میلانی، کبری عنبری اکمل
ص: 11
کمیسیونهای دیگری نیز در زمینهی قرآن و طب تشکیل شده است که برخی از آنها به قرار ذیل میباشد:
دانشگاه علوم پزشکی مازندران: دکتر محمد رضا شیخ رضایی (رئیس کمیسیون)
دانشگاه علوم پزشکی اراک: دکتر مصطفی دلاور (رئیس کمیسیون) و سایر اعضای کمیسیون که در ارزیابی مقالات همکاری و مشارکت نمودهاند.
دانشگاه علوم پزشکی ارومیه: حجت الاسلام و المسلمین محمدنژاد (رئیس کمیسیون)
دانشگاه علوم پزشکی تبریز: دکتر محمد رضا رشیدی (رئیس کمیسیون) و سایر اعضای کمیسیون که در ارزیابی مقالات همکاری و مشارکت نمودهاند.
در پایان ضمن قدردانی از همهی اشخاص حقیقی و حقوقی که در برگزاری همایش همکاری نمودهاند از همهی نخبگان حوزوی و دانشگاهی کشور دعوت به عمل میآید تا با ارشادات و نقطه نظرات خود ما را در این مسیر مقدس همراهی نمایند.
امید است با استعانت از پیشگاه مقدس حضرت بقیة اللّه الاعظم (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف)
و در سایهی انوار تابناک قرآن کریم توفیق حرکت در مسیر تولید علم دینی و تحقّق جنبش نرمافزاری با محوریت معارف آسمانی قرآن و عترت را داشته باشیم
محسن عباسنژاد
رئیس بنیاد و دبیر ستاد عالی
همایش ملّی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
ص: 12
مقدمه دانشگاه شاهد
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ (سوره انفال آیه 24)
ای مومنان چون خدا و پیامبر شما را به آئینی فرامیخواند، که سرچشمه زندگی است، بپذیرید و اجابت کنید.
قرآن، کتاب هدایت و احیاء انسانها است. راهنمای جامع و کاملی که هیچ شکی در آن نیست (لا رَیْبَ فِیهِ)* و هدایت برای متقین است و اجابت آن مایه حیات و زندگی است.
نخستین شرط تحقق این هدایت «باور» بدون هرگونه شک و تردید در آن است و رسالت آن قیام به قسط و عدالت: لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (سوره حدید آیه 25): ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم و به آنان کتاب و میزان دادیم تا مردمان همه قسط برپا دارند.
مجموعه مقالات «قرآن و طب» به همت جمعی از نویسندگان و محققان بدنبال فراخوان همایش ملی «قرآن و علوم روز»، و با بررسی و دقت نظر از بین تعداد زیادی از مقالات واصل شده انتخاب، و با حمایت دانشگاه شاهد منتشر گردیده است.
این مجموعه بر آن است تا باب تعمق و تفکر در حوزه معارف قرآنی را گسترش دهد.
صدالبته که در این دریای وسیع، بجز قطرهای حاصل نشده است، و این تنها آغازی بر توسعه زاویه تحقیق در پهنه دریای بیکران معارف قرآنی است و میدان برای تحقیقات گستردهتر و مطالعات عمیق و زیربنایی، فراوان گسترده است. یقینا قرآن عزیز و معارف اسلامی، برای حل معضلات سلامتی انسانها، واجد زوایای ناگشوده و دستورات و راهبردهایی بسیار کارآمدتر از آنچه تا به امروز حاصل بشر گردیده، میباشد. حوزههایی که شامل آگاهی انسانها، پیشگیری از بیماریها، ارتقاء شیوههای زندگی و تعادل بخشیدن به رفتارهای تغذیهای، خانوادگی، و اجتماعی در میان آدمیان است و از همه مهمتر، کاهش نابرابریهای اجتماعی، توزیع عادلانه امکانات سلامتی، دسترسی برابر همه انسانها به نیازهای اساسی و در یک کلام تحقق عدالت که امر خداوند و واجب الهی و شرط ضروری برای ساماندهی همه نارساییها و حل همه معضلات بشری است.
ص: 13
معاونت پژوهشی دانشگاه شاهد، وظیفه خود میداند از زحمات سرکار خانم دکتر طوبی غضنفری دانشیار فرهیخته و متعهد دانشکده پزشکی و سایر همکارانشان در کمسیون قرآن و طب دانشگاه شاهد شامل دوازده نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده پزشکی، داندانپزشکی و پرستاری و مامایی که در داوری مقالات، تصحیح و ویراستاری و چاپ این ویژهنامه همت فراوان مبذول داشتهاند قدردانی نماید، و بخصوص از بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه که مطالعات ارزنده قرآن و علوم روز را بنیانگذاری و پیگیری کردهاند، صمیمانه سپاسگزاری نماید.
امید آنکه اجر این احیاء معارف اسلامی و بازکاوی راهبردهای حیاتبخش قرآنی مأجور خداوند متعال واقع گردد، و روح بلند بنیانگزار بزرگ جمهوری اسلامی و شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی را شاد گرداند.
دکتر محمد رضا واعظ مهدوی
معاون پژوهشی دانشگاه شاهد
ص: 14
تفسیر علمی قرآن، اثرات و ثمرات
اشاره
سید محمد مهدی افضلی «1»
چکیده
دانش تفسیر، پیشینهای هرچند نامدون، به قدمت نزول قرآن کریم دارد. با دور شدن از عصر نزول، دانش تفسیر سامان یافته و تدوین شد، روش- های مختلف تفسیری، بسته به بافت فکری و سلیقههای مفسران پا به عرصه نهاد. تفسیر علمی نیز از دوران آمیختگی مسلمین با تمدنهای دیگر بهصورت کمرنگ در سنت تفسیری وارد شده است. با رشد علوم تجربی و منازعاتی که میان علم و دین در مغرب زمین درگرفت، رهیافتهای متفاوتی در این حوزه اتخاذ شد و تأثیر آن در دنیای اسلام نیز امتداد
______________________________
(1). مرکز جهانی علوم اسلامی قم معاونت پژوهش اداره کل برنامهریزی و ساماندهی تحقیقات
ص: 15
یافت. برخی از اندیشوران با اغراض مختلف و شیوههای متفاوت در پی تدوین تفسیر علمی و سازوکار آن برآمدند. مراد از تفسیر علمی، تفسیر به معنای متداول، ولی با روش تجربی است. مفسران مسلمان در برابر این روش، سه ایستار متفاوت را برگرفتند. برخی مخالفت کردند، عدهی موافقت کامل نشان دادند و پارهی نیز قائل به تفصیل شدند. ولی برای داوری باید توجه داشت که تفسیر علمی به سه معنای مختلف در این بستر بهکاررفتهاست است که هریک، حکم مختلفی خواهد داشت: تفسیر علمی به معنای استخراج علوم از معارف وحیانی، تفسیر علمی به معنای تطبیق دادههای وحیانی و یافتههای انسانی، و تفسیر علمی به معنای استخدام نظریههای علمی در فهم بهتر معارف دینی و از جمله وحی. در این نوشتار با تفسیر علمی به معنای دوم بهطور کامل مخالفت گردیده و با معنای اول و سوم آن با تقریر خاص خود و شرایط متعددی که باید منظور شود، اعلام موافقت شده است.
واژگان کلیدی
علم، دین، تفسیر، تفسیر علمی، معرفت دینی، معارف متعارف، گونههای تفسیر علمی، ثمرات مثبت و منفی تفسیر علمی، مخالفان و موافقان تفسیر علمی.
درآمد
تفسیر قرآن، عمری به درازای نزول آیات مبارک قرآن کریم دارد. قرآن کریم هرچند به زبان عربی مبین نازل شده، لکن نه سطح مخاطبان وحی
ص: 16
یکسان بود و نه آموزههای وحیانی. دادههای وحیانی به نص خود قرآن و تصریح اولیای دین، مشتمل بر محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، مجمل و مبین و ... بود و همگان توان فهم آن نداشتند. ازاینرو، افراد به کسانی برای درک بهتر و دقیقتر مراجعه میکردند که از سطح بالاتر و مصاحبت بیشتر با حامل اصلی وحی برخوردار بودند. در زمان حیات رسول اعظم (ص) این نیاز، علی رغم فراوانی از شدت کمتری برخوردار بود. با وفات ایشان بر شدت آن افزوده شد و اهل فن برای روشمند شدن بیان آیات قرآن علومی را رونق فزونتر بخشیدند یا علومی را از نو سامان دادند. علومی همانند لغت «1»، صرف نحو، معانی و بیان، اصول فقه و دانشی به نام تفسیر از جمله علومی بودند که در این بستر یا توسعه یافتند و یا از نو تأسیس شدند. دانش تفسیر، بهویژه با دور شدن بیشتر از عصر نزول و تعامل فرهنگ اسلامی با فرهنگهای دیگر، رشد کمّی و کیفی یافت. هم مبانی و مبادی و روشهایش بیشتر بررسی شد و هم مفسران، تفاسیر متنوع و مختلف را با رویکردهای مختلف فلسفی، عرفانی، ادبی، حدیثی و ... نوشتند. در این میان تفسیری نامبردار به «تفسیر علمی» چندان جایگاهی نداشت. اگر پارهی از مفسران برخی از آیات قرآن را براساس یافتههای نجومی و فیزیکی تفسیر میکردند نمود چندانی در برابر رهیافتهای دیگر نداشت، لکن در ادوار متأخر با گسترش علوم تجربی و اهمیت یافتن روش و معیار تجربی، رویکرد
______________________________
(1). یکی از نکات مهم این است که علوم لغت و بهویژه لغتنامهها پیش از اسلام نبودهاند، بلکه پس از آمدن اسلام و مدتها بعد از استقرار اسلام، در اوایل قرن دوم کسانی آمده و با مراجعه به دهات دست به تدوین فرهنگهای لغت زدهاند. برای تفصیل نک: سید احمد مددی، علم اصول و دانشهای زبانی، نقد و نظر، سال دهم، شماره اول و دوم، بهار و تابستان 84، ص 230.
ص: 17
تفسیر علمی قرآن اندکی پررونق شد و به عنوان یکی از روشهای بدیل در حوزهی معرفت دینی و تفسیر قرآن مطرح گردید. در لابهلای نوشتار برخی از زوایا آشکار خواهد شد که طرفداران این رهیافت، عمدتا با پذیرش معیار تجربی و علمی به عنوان داور در پی جمع میان علم و دین برآمدند. در این راستا، اگر به موردی برخوردند که طبق معیارهای علمی توجیه نمیپذیرفت تلاش آنها بر توجیه مورد مذکور متمرکز شد و در موارد بسیار، یا معارف وحیانی را بر یافتههای تجربی انسانی تطبیق و حمل کردند و یا به تأویل روی آوردند. بنابراین در نگاه کلانتر، تفسیر علمی قرآن در بستر معارضهطلبی علم جدید به قصد دفاع از آموزههای دینی و دادههای وحیانی قابل تفسیر است. از آنجا که شدیدترین نزاعها در باب رابطه علم و دین و اتخاذ رهیافتهای متفاوت برای تفسیر متون دینی در سنت عقلی مغربزمین رخ داده، بهتر است اندکی به آن پرداخته شود تا درک بهتری از موضوع نوشتار کنونی فراهم آید.
سیطره علوم تجربی و رهیافتهای متفاوت در تفسیر متون دینی
در مغربزمین با گسترش علوم نوین و آشکار شدن تعارض یا تفاوت میان علم و دین، رهیافتهای متفاوتی اتخاذ شد. برخی علم و دین را در تعارض، غیر قابل جمع قرار دادند و در پی آن عدهی فتوا به تقدم علم بر دین یا یافتههای انسانی بر دادههای وحیانی دادند. اعتقاد این گروه این بود که هرآنچه با معیارهای علمی و روش مقبول علم تحصیل یا توجیه نگردد، قابل قبول نیست. برخی همانند تکاملگرایان فرهنگی بر آن شدند که دادههای وحیانی و آموزههای دینی مربوط به دوران کودکی فکر بشر
ص: 18
است و با رشد فکری بشر، جایی برای دین باقی نمیماند. حتی برخی از اندیشوران سنت تجربهگرایی معتقد شدند گزارههای دینی، نه تنها صدق و کذب نمیپذیرند که اصلا معنا ندارند و در کل، جز علم و علمی چیزی پذیرفتنی نیست. طرفداران پوزیتویسم منطقی «1» در این دسته میگنجیدند. «2»
عدهای دیگر، برعکس گروه نخست فتوا به تقدم دین بر علم میدادند و معتقد بودند هرآنچه از متون دینی فهمیده میشود باید به عنوان اصل مسلّم پذیرفته شود و معیار داوری در مورد نظریههای علمی قرار گیرد. «3»
برخلاف دسته نخست، برخی دیگر میان علم و دین تمایز قائل شدند.
گروهی از این دسته، علم را ابزار انگاشتند «4» و برخی با نمادین دانستن زبان دین، دین را ابزاری مفید برای زندگی تلقی کردند. «5» برخی هم تمایز بر اساس موضوع و غایت را پیش کشیده، مدعی شدند یکی موضوعش تجلی خداوند در مسیح است و دیگری جهان طبیعت، یا موضوع علم، اشیای مادی است و موضوع دین، واقعیتهای شخصی و اخلاقی. برخی دیگر نیز تمایز زبان دین و علم را مطرح کردند و لذا داوری با معیار یکی در خصوص دیگری را غیر مجاز اعلام کردند. «6» از جمله ویتگنشتاین با طرح
______________________________
(1).Logical positivism
(2). این نحله باورشان این بود که نه تنها دین حاوی گزارههای معرفتبخش صادق یا کاذب نیست که گزارههای آن فاقد معنا است. برای تفصیل بیشتر نک: ا. ج. آیر: زبان حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، دانشگاه صنعتی شریف، بیتا، ص 168- 159.
(3). مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نرافی، تهران، طرح نو، 1376، ص 365.
(4). همان ص 360- 359.
(5). همان ص 271- 270.
(6). برای تفصیل بیشتر در این باب نک: ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1374، چ 2، ص 154- 144.
ص: 19
نظریه کاربردی زبان «1» و بازیهای زبانی «2» در فلسفه زبان «3» و متمایز دانستن زبان علم و دین، سهم مهمی در مباحث مطرح شده در باب ارتباط علم و دین و اتخاذ رویکردهای متفاوت در تفسیر متون دینی ایفا کرد.
دسته سوم، سخن از مشابهت و موازی بودن علم و دین به میان آوردند.
آنان معتقد بودند علم و دین، علیرغم آنکه وابسته به دو موضوع مستقل هستند دو قلمرو کاملا متباین نیستند، بلکه از نظر ساخت، شباهات مهمی دارند. هر دو معرفت آوردند و هر دو باید در یک برداشت وحدانی از جهان لحاظ شوند و معتقدات دینی انسان باید تعبیر و تفسیر معقولی از همه حوزههای تجربه بشر باشد. به باور ایشان، مفسر باید تفکر انتقادی را در تحقیق خود به کار برد. الهیات اعتدالی و فلسفه پویشی در این دسته قرار دارند. «4»
با مرور گذرا بر مبانی و رهیافتهای متفکران در مغربزمین، این نکته را متذکر میشویم که تفسیر علمی قرآن کریم نزد مفسران مسلمان، بیشتر در راستای همین مسأله و مشکل قابل ارزیابی است. البته اینکه قایلان به تفسیر علمی کدام مبنا در حقیقت علم و وحی را پذیرفتهاند چندان روشن نیست. ولی نوعا ایشان قائل به مجزا بودن علم و دین هستند و هر دو را مفید میدانند، لکن برخی از آنها به معیار اصالت تجربه ملتزم هستند و در پی آنند وحی را براساس علوم تجربی تفسیر و تبیین کنند. برخی دیگر به اصالت وحی اعتقاد یافته و تفسیر دادههای وحیانی را در قالب نظریههای
______________________________
(1).
meaning as a function of use/ use theory of meaning
(2).language games
(3). برای تفصیل بیشتر در این مورد و شرح روشن از دیدگاه ویتگنشتاین و دیگر نظریههای راجع به زبان نک: William, p. Alston Meaning", in The Encyclopedia of philosophy, Paul Edwards.( Ed. ), Macmillan publishing Co. Jnc The free press, New York V 5 6 p. p 332 - 142. Philosophy of Language, New Jersey, Printic - Hal, 4691. p 23 - 94.
(4). همان ص 155- 162.
ص: 20
علمی در راستای دفاع از آموزههای دینی میانگارند و در حقیقت، با تفسیر علمی از وحی در پی تقویت ایمان متدینان هستند.
برخلاف این رهیافت، بسیاری از مفسران از ادوار دور تاکنون به شدت مخالف این رهیافتند و اعتقادشان بر این است که دادههای وحیانی را نمیتوان با یافتههای انسانی محک زد و علوم تجربی یا دیگر دانشهای بشری را میزان قرار داد. کسان دیگر، حکم به تفصیل داده، تفسیر علمی را با شرایط خاص برای مفسر و روشمند بودن تفسیر و ... مجاز اعلام کردهاند. هدف نوشتار کنونی آن است که ضمن اشاره کوتاه به رهیافت- های متفاوت در باب تفسیر علمی، فواید و آسیبهایی را که ممکن است از تفسیر علمی قرآن کریم حادث شود در حد مجال و توان مطرح کند.
1. تحلیل مفهومی موضوع
اشاره
در باب امکان تعریف یک موضوع، و اهمیت و جایگاه آن نزد صاحبنظران اختلاف فراوان است. پرداختن به مباحث مطروح، نه مفید است و نه میسور.
بهنظر نگارنده ارائه تعریف، دشواریهای خاص دارد، به نحوی که بسیاری از متفکران بزرگ را عاجز ساخته و حتی متفکری چون ابن سینا از آن اعلام استعفا کرده، اما به اعتراف خود او بدون تعریف نیز ره به جایی نمیتوان برد. «1» در حقیقت، آنچه ابن سینا از آن استعفا میکند تعریف حقیقی موسوم به «حدی و رسمی» در اصطلاح منطقی است، و آنچه را
______________________________
(1). ابن سینا، مجموعه رسایل، رساله الحدود، قم، بیدار، 1400 قمری، ص 78. متن عبارت بو علی در این باب چنین است: «فان اصدقائی سألونی ان املی علیهم حدود اشیاء یطالبونی بتحدیدها، فاستعفیت من ذلک علما بانه کالمتعذر علی البشر سواء کان تحدیدا او رسما و ان المقدم علی هذا بجرأه و ثقه لحقیق ان یکون من جهه الجهل بالمواضع التی منها تفسد الرسوم و الحدو».
ص: 21
گریزناپذیر است میتوان بر تعریف «شرح الاسمی» یا «تحلیل مفهومی» حمل کرد. در نوشتار کنونی نیز برای آنکه روشن باشد چه اهدافی از طرح بحث داریم، چارهای جز بیان مقصود از موضوع مورد نظر نداریم. بهنظر میرسد بهترین راه برای تعریف اموری از این سنخ، تعریف براساس تحلیل مفهومی باشد که در زبان منطقدانان مسلمان به «شرح الاسم» نامبردار است. صاحبنظران، تحلیل مفهومی را بیان و تحلیل مفاهیم سازنده و مؤلفههای مفهومی معرّف دانستهاند. «1» بنابراین، ضرورت دارد مفاهیم به کار رفته در موضوع بهصورت کوتاه بیان و تحلیل شوند و سرانجام با جمع آنها، مرادمان از موضوع مورد نظر نیز بیان گردد.
1- 1. تفسیر
تفسیر، مصدر باب تفعیل از ماده «ف. س. ر.» است. از این کلمه به ابانه، بیان، جدا کردن، بیان و توضیح دادن شیء، پیدا و آشکار ساختن امر پوشیده، کشف معنای معقول، اظهار معنای معقول، بیان کردن معنای سخن و ... تعبیر شده است. «2» در اصطلاح مفسران، این واژه تعاریف نسبتا مختلفی به خود گرفته که پرداختن به همه آنها نه مطلوب است و نه میسور. به نظر نگارنده، یکی از بهترین تعریفهای طرح شده در این باب تعریف مفسر معاصر علامه طباطبایی است، ایشان در مقدمه المیزان تفسیر را چنین
______________________________
(1). احد فرامرز قراملکی، روششناسی مطالعات دینی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1380، ص 151.
(2). برای تفصیل بیشتر در این باب نک: علی اکبر بابایی و دیگران، روششناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت و پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379، ص 6- 5.
ص: 22
تعریف کردهاند: التفسیر و هو بیان معانی الآیات القرآنیه و الکشف عن مقاصدها و مدالیلها ... «1».
در این تعریف دو عنصر مهم نهفته است: بیان معانی آیات مبارک و کشف از مقاصد و مدلولهای آن. به عبارتی هم معانی آیات فی حد نفسه مقصود است و هم معانی مقصود حق تعالی که در قامت الفاظ ریخته شده است.
برخی بر این تعریف اشکال وارد کرده و گفتهاند در این تعریف مبنای تفسیر مشخص نشده است. «2» و خود همین تعریف را با اندک تغییری به عنوان تعریف پیشنهادی ارایه کرده و گفتهاند تفسیر عبارت است از بیان مفاد استعمالی آیات قرآن و آشکار نمودن مراد خدای متعال از آن بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره. لیک باید گفت با توجه به این که تفسیر قرآن در بستر ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره قرار دارد، ذکر نکردن آن برای کسانی که در این بافت آن را مطالعه میکنند نه تنها ضرر ندارد که یک بیان اضافی بهشمار میرود. بنابراین، مراد ما از تفسیر دانشی است که بیان معانی آیات مبارک قرآنی و کشف مقصود و مدلول آنها را هدف گرفته است.
2- 1. علمی
اصطلاح «علم» در بسترهای متفاوت معانی مختلف دارد. گاه از آن اعتقاد یقینی مطابق با واقع در برابر جهل بسیط و مرکب اراده میشود، گاه مجموعه قضایایی که مناسبتی میانشان در نظر گرفته شده، مانند تاریخ و
______________________________
(1). المیزان، قم، اسماعیلیان، 1393 هجری، ج 1، ص 4.
(2). روششناسی تفسیر قرآن، ص 18.
ص: 23
جغرافیا، گاه به معنای مجموعه قضایای کلی است که محور خاصی برای شان لحاظ شده، هرچند قراردادی باشند و گاه به معنای مجموعه قضایای کلی حقیقی (غیر قراردادی) است که دارای محور خاصی باشد. سرانجام اینکه علم عبارت است از مجموعه قضایای حقیقی که از راه تجربه حسی قابل اثبات باشد. «1» در این معنا، علم نه در برابر جهل و مطلق آگاهی، که در برابر تمام علومی قرار میگیرد که قابل آزمون تجربی نیستند. علم در این معنا، معادل کلمهZ science z در زبان انگلیسی و فرانسه است. «2» بنابراین، مراد از «علمی» در نوشتار کنونی، علم به همین معنای اخیر، یعنی علوم تجربی است.
3- 1. تفسیر علمی
با روشن شدن مراد از واژگان «تفسیر» و «علمی» اینک میتوان تفسیر علمی را تعریف کرد. با توجه به تحلیلی که از تفسیر و علم ارائه شد «تفسیر علمی» عبارت است از تفسیری که بیان معانی آیات مبارک قرآنی و کشف مقصود و مدلول آنها را با روش آزمونپذیر تجربی هدف گرفته است. اینکه در مقام عملی ساختن این مقصود، طرفداران آن چهگونه مشی کردهاند، سخن دیگری است، اما تعریفی که میتواند جامع این رهیافت با نیات مختلف باشد، همان است که بیان شد.
______________________________
(1). محمد تقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، تهران، شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ 8، 1378، ج 1، ص 64.
(2). عبد الکریم سروش، علم چیست، فلسفه چیست؟ تهران، صراط، چ 12، 1375، ص 12.
ص: 24
2. ضرورت بحث
تفسیر علمی قرآن، اگر در یک دایره وسیعتر مورد بررسی قرار گیرد و رنگ ارتباط علم و وحی را به خود بگیرد از اهمیت بسیاری برخوردار است. چه بخواهیم و چه نخواهیم در تلقی بیشتر متفکران مسلمان، متون دینی و از جمله قرآن کریم زبانی را برگرفته است که ناظر به واقع و معرفتبخش است؛ زبان سراسر کنایی، رمزآمیز و عرف خاص نیست؛ سخنان بسیاری در باب جهان و انسان دارد؛ و داوریهایی راجع به طبیعت و انسان و سایر هستومندها دارد. وقتی علم را در نظر میگیریم نیز موضوعش همین دو چیز است. علم نیز انسان و جهان را با ابزار تجربه و ملاکهای حاکم بر آن مورد بررسی قرار میدهد. اگر ادعای هر دو در حقیقتی واحد باشد مشکلی نیست، لکن در صورت اختلاف که این نمود اختلاف در بدو امر موارد اندکی هم نیست، نیازمند آن است که هم به لحاظ حقیقت و هم به لحاظ مصلحت، به حل معقول منتهی شود. روایی یا ناروایی تفسیر علمی از عوامل مهمی است که در حل نهایی این مسأله نقش مهم ایفا میکند. باید روشن شود که بهصورت کلی، تفسیر علمی مورد پذیرش است یا نه؟ اگر پذیرفتنی است، چه شرایط و مبانی برای چنین تفسیری لازم است تا بتواند به عنوان یک روش تفسیری مقبول معرفی شود؟
3. قرآنپژوهان و تفسیر علمی
اشاره
قرآنپژوهان از ادوار دور تاکنون در برابر این رویکرد سه ایستار متفاوت را برگرفتهاند. بسیاری به آن روی خوش نشان نداده، آن را با اهداف دین و محتوای وحی ناسازگار یافتهاند. کسان دیگری از آن دفاع
ص: 25
کرده، معتقدند این روش میتواند اهداف دین را به سهولت تأمین کند و راه کوتاهی است برای بسط دین و دینداری. دسته سوم، ایستار میانهای اتخاذ کرده، معتقد است که نمیتوان بهصورت کلی فتوا به نفی یا اثبات داد، بلکه راه درست آن است که با شرایط خاصی این روش در کنار سایر روشها و مکمل روش درست تفسیر قرآن کریم تلقی شود. در زیر به اختصار، ایستارها و ادله هریک بیان میشود.
1- 3. موافقت کامل و دلایل باورمندان
برخی از مفسران با تفسیر علمی، کمال همنوایی را داشته، معتقدند چارهای جز این نیست. قرآن مشتمل بر تمام علوم است و بر این اساس، لاجرم به تطبیق دادههای وحیانی و یافتههای انسانی یا استخراج علوم از متون دینی و از جمله قرآن میپردازند. اینان بر اتخاذ این رهیافت، ادلهای اقامه کردهاند.
1) قرآن نسبت به علوم و نیازهای بشری جامعیت دارد و به آیاتی «1» نیز برای اثبات ادعای خود در این باب تمسک جستهاند؛ 2) روایات و کلمات اصحاب را دلیل گرفتهاند «2»؛ 3) آیات علمی قرآن را نیز برای مسلمانان متأخر از عصر نزول معجزه دانسته، اعجاز علمی را دلیل دیگری بر ضرورت تفسیر علمی قلمداد کردهاند؛ «3» 4) اثبات سازگاری علم و دین، دلیل دیگری بر ضرورت تفسیر علمی بیان شده است؛ «4» 5) برخی نیز تفسیر
______________________________
(1). وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً: نحل/ 89، انعام 59 و 38، سباء/ 3، اعراف/ 52، فرقان/ 6.
(2). احمد عمر ابو حجر، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص 106.
(3). جمال الدی قاسمی، محاسن النأویل، ج 1، ص 258.
(4). طنطاوی، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار الفکر، بیتا، ج 3، ص 19.
ص: 26
علمی را راه میانبر برای اثبات حقانیت اسلام و خدمت به مسلمانان و وسیله افزایش ایمان مردم قلمداد کردهاند؛ «1» 6) برخی دیگر به مشتمل بودن قرآن بر آیات علمی تمسک کرده، تبیین آن را بدون علم ناممکن دانستهاند؛ 7) نزد برخی دیگر، تفسیر علمی وسیله فهم بهتر قرآن نیز تلقی شده است. «2» این امور و جز اینها، دلایلی است که موافقان تفسیر علمی قرآن کریم بدان تمسک کردهاند.
2- 3. مخالفت کامل
برخی از مفسران نیز مخالفت کامل با تفسیر علمی را ابراز داشته، برای اثبات ادعای خود به دلایلی تمسک کردهاند؛ از جمله: 1) قرآن کتاب هدایت و تربیت است، نه علم؛ «3» 2) یافتههای علمی تغییرپذیرند و قرآن را نمیتوان با این یافتهها تفسیر کرد؛ «4» 3) قبول تفسیر علمی باعث خروج دادههای وحیانی از قداست قلمداد شده است؛ 4) باز شدن راه تأویلهای ناروا و تفسیر به رأی از پیامدهای ضروری تفسیر علمی دانسته شده است. «5»
______________________________
(1). حافظ ابراهیم، الاشارات العلمیه فی القرآن الکریم، قاهره، مکتب غریب، ص 197.
(2). یحیی محجری، آیات قرآنیه فی مشکاه العلم، ص 11.
(3). ذهبی، اتجاهات المنحرفه فی التفسیر، ص 90.
(4). شلتوت، تفسیر القرآن الکریم، ص 14.
(5). برای تفصیل بیشتر نک: ناصر محمدی رفیعی، تفسیر علمی قرآن کریم، تهران، فرهنگ گستر، 1379، ج 2، ص 206- 175. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به دسترسی نداشتن نگارنده به برخی از منابع موافقان و مخالفان تفسیر علمی، برخی از نقل قولهای پیشین با استفاده از این اثر ارزشمند صورت گرفته است.
ص: 27
3- 3. قول به تفصیل
کسانی در این میان قائل به تفصیل شده، معتقدند با شرایط خاص میتوان تفسیر علمی داشت و اگر کسی طبق این شرایط مشی کند تفسیرش مقبول است. شرایطی که برای این کار برشمردهاند متعدد است و میتوان به صورت کوتاه چنین گفت که در چنین تفسیری باید: 1) شرایط و قوانین تفسیر رعایت گردد؛ 2) به شأن و جایگاه قرآن توجه شود؛ 3) آنچه از دادههای علمی مبنا اخذ میشود قوانین قطعی باشد و نه فرضیهها و نظریههای حدسی ظنی؛ 4) هماهنگی آیات رعایت گردد و براساس یک یافته و مطابقت آن با یک داده سعی بر حمل نگردد؛ 5) تفسیر عرضه شده با حقایق و مضامین قطعی شرعی متعارض نباشد؛ 6) ارتباط قانون علمی و آیه مورد نظر بیان شود. «1»
ارزیابی رویکردها و جمعبندی
رویکردهای سهگانه فوق الذکر، هریک، از مبانی و مبادی خاصی برخوردار است و براساس آن مبانی و مبادی، ادلهای فراهم آوردهاند.
ارزیابی ادله، نه در اهداف نوشتار میگنجد و نه در مجال آن. بهنظر میرسد رهیافت موسوم به اعتدالی یا «قول به تفصیل» در فرجام، تفاوت چندانی با رهیافت مخالفان ندارد. البته در اصل اینکه تفسیر علمی را مجاز اعلام میدارد با مخالفان تفاوت میکند، لکن با شرایطی که برای آن بر شمرده است عملا راه تفسیر علمی- به معنایی که از این اصطلاح عرضه شد- را سد کرده است. چون آنچه با این شرایط باقی میماند تفسیر علمی
______________________________
(1). همان، ص 220- 209.
ص: 28
به معنای دقیق کلمه نخواهد بود؛ زیرا الگوها و شرایطی دیگری، بیرون از قوانین خود علم را معیار معرفی میکند. تفسیر را وقتی علمی به معنای کامل آن میتوان نامید که الگو و شرایط و قوانینی بیرون از خود علم بر آن حاکم نباشد. اینکه شرایطی را بر تفسیر علمی الزامی بسازیم و مفسر ناگزیر از مراعات آن باشد بهنظر نگارنده نمیتواند محصول چنین تفسیری علمی به معنای خاص آن قلمداد شود.
4. اقسام تفسیر علمی
از لابهلای ادعاها و ادلهای که موافقان تفسیر علمی اقامه کردند، سهگونه تفسیر علمی برای قرآن متصور است، چنانکه برخی از نویسندگان معاصر نیز بدان اشاره کردهاند «1». هریک از این اقسام در عالم اثبات نیز نمونههای متعددی دارد؛ از جمله:
- استخراج همه علوم از قرآن، با استناد و اتکا به تبیان کل شیء بودن قرآن کریم؛
- تطبیق و تحمیل نظریههای علمی بر قرآن کریم، بر اثر معیار یگانه و مقبول معرفی کردن تجربه؛
- استخدام علوم تجربی برای فهم بهتر معانی و مقاصد قرآن، با اتکا به دخیل بودن معارف متعارف بهصورت موجبه کلیه یا جزئیه در فهم معارف وحیانی.
روشن است که هریک از این اقسام، ماهیتی متفاوت از دیگری دارد و نمیتوان- به همه یکسان نگریست و حکم واحد صادر کرد. نه همه اثر و ثمر
______________________________
(1). محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، بیجا، اسوه، 1375، ص 384- 378.
ص: 29
یگانه دارند و نه الگوی حاکم بر هریک، الگوی حاکم بر دیگری است. به نظر میرسد بهتر است نخست ثمرات و تأثراتی که تفسیر علمی (بهصورت مثبت یا منفی) دارد یا میتواند داشته باشد، بیان شود تا در پرتو آن بتوان داوری کرد که چنین شیوه تفسیری میتواند درست و مقبول باشد یا نه؟
البته این آثار و ثمرات در واقع، همان دلایل موافقان و مخالفان در روایی یا ناروایی تفسیر علمی است، لکن در قامت دیگر میتوان به عنوان ثمره این شجره نامش داد. «1»
ثمرات مثبت تفسیر علمی
- درک بهتر از قرآن کریم: برخی گفتهاند کشفیات جدید و قوانین علمی، تفسیر قرآن را تسهیل میکند به کمک علوم میتوان درک درستی از قرآن کریم تحصیل کرد.
- اثبات اعجاز قرآن: بهرهگیری از قوانین علمی در تفسیر قرآن و تطبیق آنها بر یک دیگر نشان از اعجاز قرآن کریم دارد و فرابشری بودن آن را مینماید.
- کارایی عملی: این شیوه تفسیری، ایمان مسلمان را تقویت و تمایل نامسلمان را به اسلام بیشتر میکند، چون وقتی ببینند قرآن از چنین آموزههایی برخوردار است، با توجه به حاکمیت علوم و معیارهای تجربی بر زندگی انسان معاصر و سازگاری و هماهنگی دین و تجربه، گرایش او به قرآن و دین زیاد خواهد شد.
______________________________
(1). منابع این ثمرات در هر دو قسم مثبت و منفی، منابع ادلهای است که در موافقت ذکر شد و نیازی به ذکر دوباره نیست.
ص: 30
- کارامدی معرفتی: روشهای دیگر تفسیری، اعم از فلسفی و حدیثی ناکارامد است و راهی جز اتکا تفسیر علمی وجود ندارد.
- رفع تعارض علم و دین: برای رفع و دفع تعارض علم و دین، گریز و گزیری از تفسیر علمی نیست. با این تفسیر میتوان جلو تعارضهای احتمالی را سد کرد.
- راهی برای استخراج گنجینههای قرآنی: چون قرآن تبیان کل شیء است و همه چیز در آن وجود دارد، راهی برای دستیابی به این امور جز از راه تجربه نیست. بنابراین با این ثمرات شیرین، چون توان دیده از این شیوه فرخنده فروبست؟ اما در برابر این جماعت، کسانی دیگر سخن از پیامدهای ناگوار این روش به میان آوردهاند؛ پیامدهایی که در بسیاری از تفاسیر یکی یا چند تا از آنها پدیدار است.
ثمرات منفی تفسیر علمی قرآن
- تزلزل در ایمان متدینان: علوم تجربی قطعی نیست؛ روزی نظری و فرضیهای اثبات میشود و فردایش تشت رسواییاش از بام فرو میافتد.
اگر این روش، معیار و ملاک تفسیر قرآن کریم قرار گیرد، تفاسیر ارائه شده نیز به سرنوشت قالب خود دچار خواهد شد. در علم، این روش پسندیده است، چون بشری است و خبط و خطا و نسیان از او جدایی ناپذیر است؛ با افتادن و برخواستن رو به جلو میرود. اما وحی و قرآن، فرابشری و الهی است و ایمان باورمندان با تزلزل نظریههای استفاده شده در تفسیر قرآن متزلزل خواهد شد. این تزلزل در همین حد باقی نمیماند و ریشه بسیاری از انحرافات فکری پسین خواهد شد. تجربه کلیسا در
ص: 31
سدههای میانه برای مسلمانان عبرتآموز است، روزی همه چیز را در قالب معارف متعارف تفسیر کردند و با بطلان آنها، انگاره بطلان دین سیطره یافت.
- تفسیر به رأی: از ثمرات تلخ این شجره، تفسیر به رأی است که در ادبیات روایی، اولیای دین به شدت از آن برحذر داشتهاند. برای اثبات این ادعا به نمونههایی از تفسیرهایی که در دنیای معاصر از قرآن کریم ارائه شده تمسک کردهاند که در آنها، بدون در نظر داشتن قواعد عرفی محاوره با پیشفرضهای علمی، سراغ تفسیر دین رفته، محصول آن، محتوای ماتریالیسم در قالب الفاظ قرآنی است. «1»
- تأویلهای ناروا: ثمره دیگر این روش تفسیری تأویلهای ناروا است.
وقتی مفسری با این روش سراغ آیات مبارک قرآن میرود، تا آنجا که دادههای وحیانی مطابق یافتههای انسانی است، مشکلی نیست، ولی وقتی پای مواردی به میان آید که با یافتههای او در تعارض باشد، دست به تأویل خواهد زد. ازاینرو، چنین شیوهای از درک درست مفاد اصلی آیات قرآن بازمیماند.
- تطبیق بهجای تفسیر: با قبول این شیوه، کارمان بهجای تفسیر، سر از تطبیق برمیآورد. شبیه نتیجه پیشین، در این باب نیز مفسر به تطبیق داده- ها با یافتهها مشغول میگردد و در صورت بیرون ماندن از این قالب، یا دادههای مورد نظر را چنان تراش میدهد تا در قالب جای گیرد، یا آنها را
______________________________
(1). مرتضی مطهری، علل گرایش به مادیگری، تهران، صدرا، مقدمه مؤلف.
ص: 32
چنان فربه میکند که بتواند قالب را پر کند و فربهسازی و پیکرتراشی نه تنها تأمینگر مقصود وحی نیستند، که آن را وارونه میسازند. «1»
با نقل ثمرات مثبت و منفی، اینک بررسی این امر شایسته است که این ثمرات با کدامیک از اقسام سهگانه تفسیر مناسبت دارد و آیا هر سه نوع آن، این لوازم را دارند یا نه؟ بهنظر میرسد نوع دوم، بهویژه با سابقهای که در ادبیات تفسیر علمی سراغ داریم نوعا پیامدهای منفی فوق الذکر را دارد. ثمرات مثبتی که موافقان برشمردند، یا برای این نوع وجود ندارند یا اگر وجود دارند، ثمرات قابل توجهی- نسبت به انحرافزایی که میتواند داشته باشد- نیستند. معلوم است تمایل به دین یا تقویت ایمان و دینداری، وقتی با این طرق تحصیل شوند با توجه به آنکه میان علت و معلول ضرورت بالقیاس حاکم است، با زوال ارزش معیارهای علمی مورد استفاده، ایمان یا تمایل افراد به دین نیز زایل خواهد شد.
تفسیر علمی به معنای اول که در آن، استخراج علوم منظور باشد نیز با کلیت خود قابل قبول نیست. البته اینکه برخی از نوگرایان معاصر «2» چنین کاری را تنها در مقام گردآوری پذیرفتهاند و از امکان دینی شدن علم، تنها به معنای دینی شدن در مقام کشف و گردآوری سخن گفتهاند، سخن تمامی نیست. علاوه بر اینکه دین میتواند در مقام گردآوری حرف داشته باشد و از این نظر میتوان علم دینی داشت، در مقام داوری و در مقام جهتگیریها نیز میتواند دخالت کند. «3» حتی اگر داور بودن علم را نپذیریم،
______________________________
(1). المیزان، ج 1، ص 8.
(2). مصطفی ملکیان، راهی به رهایی، جستارهایی در عقلانیت و معنویت، تهران، مؤسسه نگاه معاصر، 1380، ص 84- 82.
(3). مهدی گلشنی، مفهوم علم دینی، پیام حوزه، س 5، ش 4 (زمستان 77)، ص 39- 25.
ص: 33
باز هم علمی که با جهتگیری دینی تبیین، تنسیق، تنظیم و تحلیل میشود با علمی که فارغ از این دغدغه فراهم میآید، تفاوت میکند و همین برای دینی دانستن آن کافی است. بنابراین، تفسیر علمی به این معنا که بخشی از فرایند فراهمسازی علم دینی است تا حدی مقبول مینماید؛ ولی باید اعتراف کرد که چارچوب تولید چنین علمی هنوز بیان نشده و آنچه در قالب تفسیر علمی عرضه شده کمتر در این معنا از تفسیر علمی داخل است و بیشتر داخل در نوع دوم تفسیر علمی میگنجد.
در باب تفسیر علمی به معنای سوم میتوان گفت این معنا با شرایطی مقبول است و میتوان در آن، هم از آفات و آسیبهایی که مخالفان ذکر کردهاند در امان ماند و هم به ثمراتی که مخالفان اشاره داشتهاند دست یافت. دانش تفسیر از جمله دانشهایی است که از علوم بسیاری تغذیه میکند، و درک درست از دانشهای دیگر و بهکارگیری آنها در معرفت دینی دخیل است. «1» در این راستا، اگر دخالت آن به نحو موجبه کلیه را نپذیریم که منطقا نیز قابل اثبات نیست، به نحو ایجاب جزئی نامتعین، «2» این علوم در فهم دینی «3» و از جمله تفسیر قرآن دخیلاند. میتوان اثبات کرد که
______________________________
(1). نظریه تکامل معرفت دینی که در سالهای پیشین در جامعه فکری ما مطرح شد، نفس پرداختن به آن امر مبارکی بود. هرچند ادعاهایی که توسط صاحبان آن مطرح شد قابل اثبات نبودند، ولی طرح آن روزنی به روشنایی گشود و در نقدهای متقابل، فی الجمله، این نکته آشکار شد که معارف متعارف بشری در معرفت دینی دخالت دارند و عالم ین در تبیین معارف دینی ناگزیر است به آنها توجه کند.
عدم دخالت بهصورت موجبه کلیه و دخالت بهصورت موجبه کلیه، ادعایی است که اثباتشان نه تنها ممکن نیست، بلکه استحاله دارد. لذا علوم تجربی در کنار سایر معارف متعارف میتوانند برای درک بهتر از وحی به عنوان بخشی از دین و البته مهمترین بخش آن نقش داشته باشند. بخش دیگر از دین که سنت باشد نیز مشمول همین حاکم است، لکن به دلیل آنکه نوشتار کنونی تفسیر قرآن را منظور دارد سخنی از آن به میان نیاوردیم.
(2). محمد فنایی اشکوری، معرفتشناسی دینی، تهران، برگ، 1374، ص 65 و ص 70، 75، 100 و ...
(3). برای تفصیل بیشتر در این نک: نگارنده، درنگی بر دعاوی نظریه تکامل معرفت دینی، مجله گفتمان نو، س 3، ش 9 (بهار 1385)، ص 162- 117.
ص: 34
درک بهتری در پرتو آن قابل تحصیل است. از این روی تفسیر علمی به معنای سوم آن امری است قابل قبول و حتا مخالفان تفسیر علمی به معنای دوم یا احیانا معنای اول، از این قسم در تفسیرشان استفاده کردهاند. اما آنچه مهم است، چارچوب و سازوکاری است که برای چنین تفسیری اتخاذ میشود. از آنچه طرفداران رهیافت اعتدالی نسبت به تفسیر علمی بیان کردند و همینطور نکات دیگری که در این باب میتوان عرضه داشت میتوان چارچوبی را در نظر گرفت که در آن مفسر میتواند از یافتههای انسانی در فهم دادههای وحیانی یا اصطلاحا دانش تفسیر بهره بگیرد. ولی روشن است که این بهکارگیری نه به معنای اتخاذ آن به عنوان یک روش مفید مستقل در تفسیر قرآن است، بلکه به معنای اینکه بهرهگیری از آن در کنار سایر عوامل دخیل در فهم متون دینی و از جمله قرآن، میتواند مفسر را به درک دقیقتر از معارف وحیانی رهنمون گردد.
5. سازوکار مقبولیت تفسیر علمی
1- 5. خردگریز بودن برخی از آموزههای دینی
نگارنده در این باب، آنچه را جان لاک فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم در تقسیمبندی گزارههای دینی به خردپذیر، خردگریز و خردستیز بیان کرده است، «1» امری مقبولی میداند. در این بستر، مراد از «خرد» تمام معارفی
______________________________
(1).
John Locke, An Essay Concerning Human Understanding, New York, American Library, 4791, Book four, ch. xviii, pp. 424 - 7.
این کتاب بهصورت تلخیص شده توسط پرینگل پتیسون با ترجمه مرحوم رضازاده شفق از سوی ناشران مختلف وارد بازار اندیشه شده است. در سال 49 به نام تحقیق در فهم بشر توسط دهخدا و در سال 1380 انتشارات شفیعی با ویرایش جدید دوباره آن را با عنوان جستاری در فهم بشر منتشر کرده است. اما این تلخیص در بسیاری از موارد تحلیلهای عمیق جان لاک را حذف کرده که نمونه آن همین مطلب مورد نظر است، نکات سودمندی در این باب در باب عقل و ایمان وارد شده. که در متن ترجمه شده وجود ندارد.
ص: 35
است که با ابزارهای متعارف فراهم شدنی است. بهنظر ما در متون دینی اسلام، اعم از قرآن کریم و سنت قطعی اولیای دین، گزارههای خردستیز وجود ندارد؛ ولی گزارههای خردپذیر و خردگریز فراوان است. ازاینرو در تفسیر علمی به معنای سوم مطرح در نوشتار حاضر، این مسأله باید مطمح نظر قرار گیرد. در مواردی که خرد از راندن محمل فرومانده است، لاجرم عنان خویش را در کف دل باید داد. اما در گزارههای خردپذیر که عقل در آن، توان جولان دارد، نه تنها به کار گرفتن ابزارهای مختلف و از جمله روش تجربی ضرر ندارد که ضروری است. در این صورت، تمام فواید و ثمرات مفیدی که موافقان برمیشمردند قابل وصول است، اما آیا از ثمرات منفی نیز اجتناب شده است یا نه، مسألهای است که در نکته بعد بیان خواهد شد.
2- 5. قطعی بودن یافتههای علمی مأخوذ
یکی از توصیههای طرفداران نگرش اعتدالی آن بود که آنچه از دادههای علمی مبنا اخذ میشود باید قوانین قطعی باشد، نه فرضیهها و نظریههای حدسی ظنی. این نکته نیز مسأله مهمی را گوشزد کرده و مراعات آن ضروری است. وقتی قوانین قطعی علم و سایر معارف متعارف مبنا گرفته شود میتواند درک ما از وحی را بهتر کند و ثمرات مفیدی را در پی داشته باشد؛ لکن درصورتیکه هر فرضیه به صرف آنکه فرضیه علمی است پایه قرار گیرد و قرآن براساس آن تفسیر گردد، با فرو افتادن آن پایه از اعتبار، بنا نیز فرو خواهد ریخت و این امر، رخنه در باورهای متدینان ایجاد خواهد کرد.
ص: 36
3- 5. همارزی دادههای وحیانی و یافتههای انسانی
از دو نکته پیشین میتوان نکته سومی را نیز مطرح کرد، هرچند در درونشان این نکته نیز تعبیه شده که معرفتهایی که برای تفسیر و فهم قرآن کریم مورد استفاده قرار میگیرند، در عین برخورداری از قطعیت با دادههای وحیانی به لحاظ قلمرو همارز باشند؛ «1» به این معنا که چون قلمرو علوم تجربی، انسان و جهان از بعد مادی است، این یافتهها تنها برای داده- هایی که در این قلمرو وارد شدهاند مفید خواهند بود. اموری که خارج از این قلمروند اگر در قالب دانشهای متعارف تبیین گردند ناچار گرفتار تراشیدگی برای گنجیدن در این میزان خواهند شد. تأویلهای ناروا و تفسیرهای به رأیی که از ثمرات منفی تفسیر علمی قرآن کریم بهشمار آمده بودند، در این صورت رخ خواهند نمود. با در نظر گرفتن تناظر و هم سطحی یافتههای انسانی و دادههای وحیانی، این مشکل کمتر رخ خواهد داد. «2» ناگفته پیدا است که تمام این شرایط در کنار شرایط عمومی است که برای تفسیر و مفسر بهصورت کلی الزامی است. آنچه در باب شرایط تفسیر و مفسر الزامی است مفروض و مفروغ عنه است. با در نظر داشت این شرایط و رعایت اموری که گفته شد بهنظر نگارنده تفسیر علمی به معنای سوم، امری است مقبول و مطلوب. اما آن را به عنوان یک روش تفسیری کامل و مستقل نمیتوان در نظر گرفت، بلکه یافتههای علمی، ابزاری است برای فهم بهتر معارف همارز و همسطح وحیانی. در این بستر، دادههای ظنی وحیانی با یافتههای قطعی انسانی قابل تأویل است،
______________________________
(1). برای تفصیل بیشتر در باب این معیار نک: صادق لاریجانی. معرفت دینی. ص 104.
(2). برای تبیین روشنتر و تفصیل بیشتر در این باب نک: نگارنده، نگرههای عمده در پیوند دین و فلسفه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1381، فصل آخر.
ص: 37
چون گزارههای خردگریز در آموزههای وحیانی نباید وجود داشته باشد و ندارد؛ اما در دادههای خردگریز، یافتههای انسانی چه بهصورت عام و چه بهویژه بهصورت دانشهای تجربی، مجال جولان ندارند.
منابع و مآخذ
قرآن کریم.
آیر ا. ج. زبان حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، دانشگاه صنعتی شریف، بیتا.
احمد عمر ابو حجر، التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان،
افضلی، سید محمد مهدی (نگارنده)، نگرههای عمده در پیوند دین و فلسفه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1381.
--، درنگی بر دعاوی نظریه تکامل معرفت دینی، مجله گفتمان نو، س 3، ش 9 (بهار 1385).
ابن سینا، مجموعه رسائل، رساله الحدود، قم، بیدار، 1400 قمری.
بابایی، علی اکبر و دیگران، روششناسی تفسیر قرآن، زیر نظر محمود رجبی، تهران، سمت و پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379.
باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، چ 2، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1374.
پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد سلطانی و ابراهیم نرافی، تهران، طرح نو، 1376.
ص: 38
حافظ ابراهیم، الاشارات العلمیه فی القرآن الکریم قاهره، مکتب غریب.
ذهبی، اتجاهات المنحرفه فی التفسیر، دار الاعتصام، 1396 قمری.
رضایی اصفهانی، محمد علی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، بیجا، اسوه، 1375.
سروش، عبد الکریم، علم چیست، فلسفه چیست؟ تهران، صراط، چ 12، 1375.
طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1393 هجری، ج 1.
طنطاوی، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار الفکر، بیتا، ج 3.
فرامرز قراملکی، احد، روششناسی مطالعات دینی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1380.
فنایی اشکوری، محمد، معرفتشناسی دینی، تهران، برگ، 1374.
گلشنی، مهدی، مفهوم علم دینی، پیام حوزه، س 5، ش 4 (زمستان 1377).
مددی، سید احمد، علم اصول و دانشهای زبانی، نقد و نظر، س 10، ش 1 و 2 (بهار و تابستان 1384).
لاریجانی. صادق، معرفت دینی، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1370.
محجری، یحیی، آیات قرآنیه فی مشکاه العلم، قاهره، دار النصر للطباعه الاسلامیه، 1991 م.
محمدی رفیعی، ناصر، تفسیر علمی قرآن کریم، تهران، فرهنگ گستر، 1379، ج 2.
مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، تهران، شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ 8، 1378، ج 1.
ص: 39
مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگری، در مجموعه آثار، ج 1، تهران، صدرا، چ 10، 1380.
ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، جستارهایی در عقلانیت و معنویت، تهران، مؤسسه نگاه معاصر، 1380.
" Meaning", in The Encyclopedia of Philosophy, Paul
و
Alston. William, p Edwards.( Ed. ), Macmillan Publishing Co. The free Press, New York, V. 5 6 pp 332 - 142.
Philosophy of Language, New Jersey, Printic - Hal, 4691.
John Locke, An Essay Concerning Human Understanding, New York, American Library, 4791.
ص: 40